سفارش تبلیغ
صبا ویژن
free-java.blogfa

ابزار وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم یاس
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

بنام خدا

 عید شما مبارک و التماس دعا دارم از همه تون

 

اعمال روز عید قربان

براى عید قربان اعمالى نقل شده است:

1ـ غسل کردن است که به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤکّد است تا آن جا که بعضى از علما آن را واجب دانسته‌اند. (1)

2ـ نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتى است که در نماز عید فطر گفته شده، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤکّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادى).

3ـ مستحب است دعاهایى را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترین دعاها، دعاى چهل و هشتم «صحیفه کامله سجّادیه» است که اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک و اگر دعاى چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است. (3)

4ـ خواندن دعاى ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است. (4)

5ـ قربانى کردن در این روز براى همه مستحبّ مؤکّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخى از علما آن را بر کسانى که توانایى دارند واجب دانسته‌اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمى از گوشت آن را بخورد. (5)

و نیز مستحبّ است هنگام قربانى این دعا را که از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است بخواند:

«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاْرْضَ، حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا

من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان ها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم و

مِنَ الْمُشْرِکینَ، إنَّ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ

از مشرکان نیستم. نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است که پروردگار

الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ. اَللّهُمَّ مِنْکَ

جهانیان است. شریکى براى او نیست. من به این برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدایا از تو و

وَلَکَ، بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَکْبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى». (6)

براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدایا از من قبول فرما.

(اگر به نیّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگوید: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)

بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانى نمایند و اکثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق کنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.

در روایتى است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: امام على بن الحسین و امام باقر علیهم‌السلام گوشت قربانى را سه قسمت مى‌کردند؛ یک قسمت آن را به همسایگان مى‌دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى‌داشتند. (7)

6ـ تکبیرات مشهور زیر را بگوید؛ براى کسانى که در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحراى «منى» را دارند، بعد از پانزده نماز این تکبیرها را مى‌خوانند؛ از نماز ظهر روز عید، شروع کرده تا نماز صبح روز سیزدهم؛ ولى کسانى که در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را مى‌خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تکبیرها مطابق روایت کتاب شریف «کافى» چنین است:

«اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى

خدا بزرگتر از توصیف است معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه

ما هَدانا اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنعامِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا». (8)

ما را راهنمایى کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزیمان کرد از چهار پایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاصّ خداست براى آن که آزمود ما را.

حدّاقل این تکبیرها را بعد از نماز در این ایّام، یکبار بگوید ولى اگر تکرار نماید، بهتر است، و حتّى اگر بعد از نوافل نیز بگوید خوب است. (9) (10)

منابع

1. زادالمعاد، صفحه 319.

2. همان مدرک.

3. همان مدرک.

4. همان مدرک، صفحه 320.

5. همان مدرک.

6. زاد المعاد، صفحه 321 .

7. اقبال، صفحه 451.

8. کافى، جلد 4، صفحه 517، حدیث 4.

9. زادالمعاد، صفحه 323.

10. مفاتیح نوین، اعمال عید قربان


[ چهارشنبه 92/7/24 ] [ 10:42 صبح ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]

نام من سرباز کوی عترت است ،

دوره آموزشی ام هیئت است .

پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ،

سر درش عکس علی با ذوالفقار .

 ارتش حیــدر محــل خدمتم ،

 بهر جانبازی پی هر فرصتم .

 نقش سردوشی من یا فاطمه است ،

 قمقمه ام پر ز آب علقمه است .

 رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ،

زینب آن را دوخته پس مشکی است .

اسـم رمز حمله ام یاس علــی ،

افسر مافوقم عباس علی (ع)

روز پاسدار،جانباز وآزاده مبارک


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 10:42 صبح ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]

میلاد امام حسین علیه السلام ،حضرت اباالفضل ،و امام سجاد علیه السلام رو به محضر مولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،

همه دوستان و تمام شیعیان و ارادتمندان تبریک میگویم.

 


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 10:34 صبح ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]


یاس یعنی بوی دل بوی بهشت
یاس یعنی فاطمه حیدر سرشت
یاس یعنی کمترین عمرِ جهان
یاس یعنی مادرِ صاحب زمان
یاس یعنی کوچه و آه و شرر
یک گل و یک غنچه با هم پشتِ در
یاس یعنی قوتِ دستِ علی
همدم رازِ دل و هستِ علی
یاس یعنی خانه داری نوجوان
مادری افتاده حال و نیمه جان
یاس یعنی شانه بر موی حجاب
ناله در بیداری و در وقت خواب
یاس یعنی حیدر و غسل و کفن
اشکِ چشمِ زینب و آه حسن
یاس یعنی یا حسینِ زیرِ لب
بوسه بر زیر گلویی نیمه شب
یاس یعنی انتقام از عاملین
سیلی محکم به روی قاتلین
یاس یعنی مهدی و وقتِ ظهور
انتقام از غاصبین پر غرور
یاس یعنی ما مدینه می‌رویم
با امیرِ بی‌قرینه می‌رویم

[ سه شنبه 90/2/13 ] [ 8:8 عصر ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]

میلاد امام حسن عسکری(ع) مبارک باد

 

در هشتمین روز از ماه ربیع‌الثانی 232 هجری قمری حضرت امام حسن عسکرى(علیه السلام) جهان را به قدوم خود منور فرمودند.(اعلام الورى : ج 2 ص 132. فیض العلام: ص 229) 

محل تولد فررند امام هادی(ع) مدینه و مشهورترین القاب ایشان زکى، نقى و کنیه حضرتش ‍ ابومحمد است. 

آن حضرت را براى زیر نظر داشتن و کنترل رفت و آمدها، در محل سکونت سپاهیان دربار عباسى مسکن داده بودند؛ و از همین جاست که به آن حضرت ((عسکرى)) مى‌گویند. (ریاحین الشریعه: ج 3 ص 24. ارشاد: ج 2 ص 313) 

روزى یکى از بزرگان شهر سامراء به نام بهلول از محلّى عبور مى‌کرد، بچّه‌هائى را دید که مشغول بازى هستند. و حضرت ابومحمّد حسن بن علىّ عسکرى علیه السلام را دید - در حالى که کودکى خردسال بود - کنارى ایستاده و گریه مى‌کند. 

بهلول گمان کرد چون این کودک، اسباب بازى ندارد، نگاه به بچّه‌ها مى‌نماید و با حسرت گریه مى‌کند؛ به همین جهت جلو آمد و اظهار داشت: اى فرزندم! ناراحت مباش و گریه نکن، من هر نوع اسباب بازى که بخواهى، برایت تهیه مى‌کنم. 

حضرت در همان موقعیت و با همان زبان کودکى لب به سخن گشود و بهلول را مخاطب قرار داد و اظهار نمود: اى کم عقل! مگر ما انسان‌ها براى سرگرمى و بازى آفریده شده‌ایم، که با من این چنین سخن مى‌گوئى. 

بهلول سؤال کرد: پس براى چه چیزهائى آفریده شده‌ایم؟ حضرت علیه السلام در پاسخ به او فرمود: ما بندگان خدا، براى فراگیرى دانش و معرفت و سپس عبادت و ستایش پروردگار متعال آفریده شده‌ایم.بهلول گفت: این مطلب را از کجا و چگونه آموخته‌اى؟! و آیا براى اثبات آن دلیلى دارى؟ حضرت فرمود: از خداوند سبحان و از گفتار حکیمانه او آموخته‌ام، آن جائى که مى‌فرماید: أفَحَسِبْتُمْ أنَّما خَلَقْناکمْ عَبَثاً وَ أنَّکمْ إلَینا لا تُرْجَعُونَ. یعنى؛ آیا شما انسان‌ها گمان کرده‌اید که شما را بیهوده و بدون هدف آفریده‌ام، و نیز گمان مى‌کنید براى بررسى اعمال و گفتار به سوى ما بازگشت نمى‌کنید!؟. سپس بهلول با آن موقعیت و شخصیتى که داشت از آن کودک عظیم القدر تقاضاى موعظه و نصیحت نمود. 

حضرت در ابتداء چند شعرى حکمت آمیز را سرود؛ و بعد از آن بهلول را مخاطب خود قرار داد و فرمود: اى بهلول! عاقل باش، من در کنار مادرم بودم، او را دیدم که مى‌خواست براى پختن غذا چند قطعه هیزم ضخیم را زیر اُجاق روشن کند؛ ولى آنها روشن نمى‌شد تا آنکه مقدارى هیزم باریک و کوچک را روشن کرد و سپس آن هیزم‌هاى بزرگ و ضخیم به وسیله آنها روشن گردید. و گریه من از این جهت است که مبادا ما جزئى از آن هیزم‌هاى کوچک و ریز دوزخیان قرار گیریم. 

با بیان چنین مطالبى، بهلول ساکت ماند و دیگر حرفى نزد. (إحقاق الحقّ: ج 19، ص 620) 

آشنائى به تمام لغات و زبان‌ها و دیگر علوم 

مرحوم شیخ مفید، کلینى، راوندى و بعضى دیگر از بزرگان در کتاب‌هاى خود آورده‌اند: یکى از خادمان حضرت ابوالحسن، امام علىّ هادى علیه السلام - به نام نصیر خادم - حکایت کند: بارها به طور مکرّر مى‌دیدم و مى‌شنیدم که حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام در حیات پدر بزرگوارش با افراد مختلف، به لُغت و لهجه ترکى، رومى، خزرى و... سخن مى‌گوید. 

مشاهده این حالات، براى من بسیار تعجّب آور و حیرت انگیز بود و با خود مى‌گفتم: این شخص - یعنى؛ امام عسکرى علیه السلام - در شهر مدینه به دنیا آمده و نیز خانواده و آشنایان او عرب بوده و هستند، جائى هم که نرفته است، پس چگونه به تمام لغت‌ها و زبان‌ها آشنا است و بر همه آنها تسلّط کامل دارد؟! 

تا آنکه پدرش امام هادى علیه السلام به شهادت رسید؛ و باز هم مى‌دیدم که فرزندش، حضرت ابومحمّد عسکرى علیه السلام با طبقات مختلف و زبان‌ها و لهجه‌هاى گوناگون سخن مى‌گوید، روز به روز بر تعجّب من افزوده مى‌گشت که از چه طریقى و به چه وسیله‌اى حضرت به همه زبان‌ها آشنا شده است؟! 

تا آنکه روزى در محضر مبارک آن حضرت نشسته بودم و بدون آنکه حرفى بزنم، فقط در درون خود، این فکر را گذراندم که حضرت چگونه به همه لغت‌ها و زبان‌ها آگاه و آشنا شده است؟! 

که ناگهان امام حسن عسکرى علیه السلام به من روى کرده و مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: خداوند تبارک و تعالى حجّت و خلیفه خود را که براى هدایت و سعادت بندگانش تعیین نموده است، داراى خصوصیات و امتیازهاى ویژه‌اى مى‌باشند، همچنین علم و آشنائى به تمام لهجه‌ها و لغت‌ها حتى به زبان حیوانات را دارند. 

و نیز معرفت به نَسَب شناسى و آشنائى به تمام حوادث و جریانات گذشته و آینده را که خداوند متعال از باب لطف به حجّت و خلیفه خود عطا کرده است دارند، به طورى که هر لحظه اراده کنند، همه چیز و تمام جریانات را مى‌داند. 

سپس امام حسن عسکرى علیه السلام در ادامه فرمایشاتش افزود: چنانچه این امتیازها و ویژگى‌ها نبود، آن وقت فرقى بین آنها و دیگر مخلوق وجود نداشت؛ و حال آنکه امام و حجّت خداوند باید در تمام جهات از دیگران برتر و والاتر باشد. (اصول کافى : ج 1، ص 509، ح 11) 

* مرحوم کلینى و برخى دیگر از بزرگان به نقل از ابوهاشم جعفرى آورده‌اند: روزى در محضر مبارک حضرت ابومحمّد امام حسن عسکرى علیه السلام وارد شدم و با خود گفتم: اى کاش حضرت نگین انگشترى، به من هدیه مى نمود تا نزد انگشترساز ببرم و رکاب مناسبى براى آن بسازد و به عنوان تبرّک به دست خود نمایم. و چون مقدارى نشستم، بلند شدم و بدون آنکه در فکر نگین انگشتر باشم، خواستم که خداحافظى کنم. پس امام علیه السلام انگشترى را تحویل من داد و فرمود: اى ابوهاشم! تو نگین خواستى؛ ولى ما نگینى همراه با رکاب آن به تو مى‌دهیم، خداوند آن را براى تو مبارک گرداند. 

پس از آن گفتم: اى سرور و مولایم! شهادت مى دهم که تو حجّت و ولىِّ خدا هستى و امام و پیشواى من خواهى بود و من بر این شهادت اعتقاد راسخ دارم؛ سپس حضرت فرمود: خداوند متعال تو را مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهد. (اصول کافى : ج 1، ص 512، ح 21) 

قالَ علیه السلام لِشیعَتِهِ: وُصیکمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَالْوَرَعِ فى دینِکمْ وَالاْ جْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ، وَداءِ الاْ مانَةِ إلى مَنِ ائْتَمَنَکمْ مِنْ بِرٍّ وْ فاجِرٍ، وِطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.
به شیعیان و دوستان خود فرمود: تقواى الهى را پیشه کنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرّب به خداوند کوشا باشید و در صحبت‌ها صداقت نشان دهید، هر کس امانتى را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده‌هاى خود را در مقابل خداوند طولانى کنید و به همسایگان خوش رفتارى و نیکى نمائید. (اعیان الشّیعة: ج 2، ص 41، س 30) 

قالَ علیه السلام: کثِرُوا ذِکرَ اللّهِ وَ ذِکرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَةَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاةَ عَلى النَّبىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَناتٍ. 

فرمود: ذکر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن؛ و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول و اهل بیتش علیهم السلام را زیاد و به طور مکرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آنها، ده حسنه و ثواب مى باشد. (بحارالانوار: ج 75، ص 372)


[ دوشنبه 89/12/23 ] [ 10:43 عصر ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]

وعده دیدار: فردا راهپیمایی 22 بهمن اگه زنده باشم


[ پنج شنبه 89/11/21 ] [ 5:42 عصر ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]

سلام بر حسین و اربعینش، سلام بر اربعین و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند. به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم، یا حسین!

 اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. و در مقام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) فبول فرماید.

 اربعین در فرهنگ عاشورا

در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسین بن علی(ع) گفته میشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات میدهند و مجلس یاد بود  بر پا میکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا میکنند. عاشقان و پیروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعین به ذکر پرداخته و  باران اشکبار  چشم خویش را با مظلومیت حسین و یارانش پیوند می زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرو نخواهد بود.

 نخستین اربعین

در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخی از مورخان نیز آن را نفی کرده و نپذیرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلایلی ذکر میکند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایی در زمانهای بعد بوده است.

 اربعین و عرفان

 اربعین از رازهای هستی، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. البته چه بسا، با توجه به ویژگى ‏هاى انسان، «چهل بار» تکرار یک رفتار پسندیده موجب ملکه  معنوى و تعمیق آن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند مى ‏شود. در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از این نمونه هاست.

آمده است که چون حضرت موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند میکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «... و اذا واعدنا موسی اربعین لیله »

پیامبر حکیم (ص) فرمود:

« من اخلص لله اربعین یوماً فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه»: هر کس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمه های خداوند ورزد حکمت را از قلبش بر زبانش جارى مى‏ سازد.»

صاحب مرصاد العباد، عارف نامی نجم الدین شیرازی نیز گفته است: "و عدد اربعین را خاصیتی است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست." چنانکه در حدیث صحیح آمده است:

ان خلق احدکم بجمع فی بطن امه اربعین یوما ثم یکون علقه مثل ذلک.

و خواجه علیه السلام ظهور چشمه های حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعین صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمیر طینت آدم علیه السلام به اربعین صباحا کرد و از این نوع بسیار است."


[ سه شنبه 89/11/5 ] [ 11:42 عصر ] [ ترنم یاس ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 143973